باسمه تعالی

۱۸۸۱.کسب دانش

کسب علم و کسب دانش جان فزاست

روح بخش است و انیسی دلرباست

بهترین یار است همراه و شفیق

موجب تسکین روح و هر کجاست

۱۸۸۲.جایگاه استاد

قدر استاد ندانند گروهی چندان
گوهری هست گران قیمت و آن زر افشان
چونکه استاد عزیز است و بود دانشمند

جایگاهش عظیم است و گران سنگ چنان

۱۸۸۳.امتحان

نمی دانم حقیقت ها ز هستی

گهی بالا رویم و گه به پستی

مداوم امتحان در امتحان است

سعادت در کمال و حق پرستی

۱۸۸۴.منبع نور

چرا افسرده ای، بی تاب و رنجور؟

چرا طغیان گر ی، بی حال و مغرور؟

خدا باشد نگهدار و مراقب

بود روزی رسان و مظهر نور

۱۸۸۵.حقایق

چه دانی از حقیقت های پنهان

خدا و انبیا و نور یزدان

ندانم ذات بی پایان حق را

چه خواهی از خدای جن و انسان

۱۸۸۶.دست خدا

هر کجا می نگرم، دست خدا می بینم
خارج از قدرت انسان و تو را می بینم
آنچه بینم، همه از صنع خدا می باشد
هر چه بینم، همه از توست، چه ها می‌بینم

۱۸۸۷.منافقین

چه خوش گفت یزدان به احمد بسی

منافق بود کینه توز و خسی

بود سوره ای بهر آنان به نام

نباشند مومن به دین و دیانت کسی

۱۸۸۸.زنجیر

هر که می خواهد لقای حق تعالی در جهان

نفس خود را می کند زنجیر از گرگی نهان

اهل تقوا باشد و ایثار و ایمان و گذشت

هادی خلق است و یاور بر خلایق بی امان

۱۸۸۹.اعتماد

گر ببینند مردمان تنها سخن از حاکمان
دور گردند از نظام و والیان و از سران
دین و آیین و رسوم مردمان کامل شود
در طی دوران طولانی و هم طی زمان

سراینده

دکتر علی رجالی

+ نوشته شده در  سه شنبه پانزدهم آبان ۱۴۰۳ساعت 0:30  توسط علی رجالی  |