مجموعه رباعیات و دو بیتی های پروفسور علی رجالی(۴۱)
۴۱۱.قفس
طوطی دلم در این قفس زندانیست
در فکر رهایی ز خود و درمانیست
دل کرده مرا اسیر خود در قفسی
آزادی ما از این قفس ، حیرانیست

۴۱۲.اندیشه
تا سخن مخفی بود ، مرجان توست
گفتن بی جا ، بلای جان توست
تا توانی در بیان اندیشه کن
گر ادا شد بی هدف ، خسران توست

۴۱۳.غصه
به که گوییم غم و قصه ی خویش
تا نگوید دل پر غصه ی خویش
هر کجا می نگرم نیست کسی
با خدا گو سخن و گفته ی خویش


۴۱۴.فضل
هر که خواهد حکمت و علم و یقین
تخم آن کارد به جان ، همچون زمین
لقمه ای پاک است تخم فضل و جود
هر که کارد نیست اندوه و حزین

۴۱۵.پندار
کینه و جور و ستم بر دیگران
جهل و نادانی و پندار نهان
جملگی محصول بی تقواگی است
لقمه باشد منشا و خسران آن

۴۱۶.غذا
ما چرا افسرده و درمانده ایم
گوشه گیر و خسته و افتاده ایم
لقمه های ما حرام و شبهه ناک
می دهد شیطان غذا و بنده ایم

۴۱۷.شعور
آدمی را دین و ایمان و یقین
می کند با ارزش و دری ثمین
هر که دارد فهم و ادراک و شعور
می شود انگشتری روی نگین


۴۱۸.امید
تکیه گاه آدمی دانی خداست
خالق هستی امید و دلرباست
آدمی تعلیم می گردد مدام
یاد گیری بی معلم با خطاست

۴۱۹.علم
علم و دانش از خدای کبریاست
علم بی تعلیم خاص انبیاست
علم ما از عالم و از آدم است
بی تعلم آدمی در قهقراست

۴۲۰.ادب
هر که خواهد نظر و لطف خدا

بندگی پیشه کند در همه جا
با ادب باشد و با فهم و شعور

تا که بیند اثر ذکر و دعا

+ نوشته شده در  جمعه بیست و دوم دی ۱۴۰۲ساعت 12:10  توسط علی رجالی  |